کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

فرشته های کوچولو دوستتون داریم

یکی از دوستانی که اونهم چند ماهی خداوند نعمت مادر شدن را بهش عطا کرده واسه دخترگلش ویانا جون دفتر خاطرات درست کرده و از افرادی که واسه دیدن کوچولو میان می خواد مطلب توش بنویسن . شخصی مطلبی به این مضمون نوشته بوده "" ویانا جون نمی دونم چطور میتونیم واست جبران کنیم"" مامان ویانا می گفت هر چی به این جمله فکر کردم به نظرم بی معنی اومد و وقتی منظورشو بیان کرد خیلی خیلی عمیق و با معنا بود ..........       منظورش این بوده : تو با اومدنت آن چنان نشاط و شادی به زندگی اطرافیانت اوردی و حال ما را عوض کردی که نمی دونیم می تونیم  واست جبران کنیم یا نه !! ومنو خیلی به فکر فرو برد واقعا دید جالبی به حضور این بچه دا...
21 ارديبهشت 1391

تولد تولد

                            پسر جونم تولدت مبارک ! مامانی به فدات تولدت مبارک ! واسه شما 10/1/91 پنجشنبه خونه مامان ایران جشن 1 سالگی گرفتیم  ولی شما از روز قبل تب شدید داشتی و کمی بی قرار بودی ، لپ قرمزی شده بودی و تو بغلم بی حال نشسته بودی ، بابا شهرام خیلی حالش گرفته بود ولی تو جشنت واست سنگ تموم گذاشت به همه مهمونا خیلی خوش گذشت . مهمونای ما: مامان ایران و بابایی و خاله نیلو( که البته همیشه همه زحمتای ما به دوششونه و عاشقانه دوست دارن و خودشون میزبانای اصلی بودن) مادر جون ...
7 ارديبهشت 1391
1